محل تبلیغات شما

ساعت 12 رفیق جان زنگ زد ک حاظر باشیاا باید حتما بیای منم گفتم باشه
بعدش حاظر شدم و منتظربودم زنگ بزنه زنگ زد ک حرکت کردیم و توام بیا سرچهارراه
اونقده خوشحال بودم ک
بابا دور فلکه نگه داشت و رفیق زنگ زد و رفتیم جلوتر
با دوست جدیدش سلام کردم و احوال پرسی کردم و روبوسی کردم
چهارنفره عقب نشستیم و جلوتر دوتا شون پیاده شدن
رفیقتوی ماشین همش دست شو میاورد پشت و میزاشت تودستم
میدیدم ک رضوان حسودی میکنه حقشه اصن دوسش ندارم
بعد جلوی برج پیاده شدیم و برجو باز سازی میکردن و از شانس بد ما نتونیستیم بریم داخلش
رفیق بغلم کردو بوسم کرد
من خیلی حسودیم میشه دست خودم نیس درحدی ک دلم میخواد گریه کنم و همش افسرده میشم چقد بده چرا اصلا این دختره اومد من دوسش ندارم
اصن چرا الان باید میومد
نمیخواام ببینمش حتی
بعد اونم رفتیم جلوتر و دور میزدیم
تصمیم گرفتیم بریم داخل شهر و داشتیم میرفتیم شهرداری و سه تا پسر بهموم گفتن ک صداتون میزنن ماهم برگشتیم و خندیدن  کرکر ریحان بهشون گفت . دهنشون بسته شد کل شهر وگشتیم
رفتیم تو لوازم تحریر و پیکسل خریدیم
یه پیکسل بود غرغروی مملک واسه منو رفیف جان ساخته شده بود اصن
بعد اونم چندجا رفتیم ک کارت ب کارت کردین
بعدش رفتیم توی پارک و عکسای قشنگی گرفتیم از خودمون و برگشتیم ک بریم خونه
طلا فروشیا رو نگاه میکردیم
یه گل های قشنگ طبیعی توبازار دیدیم ک رفیق بهم میگفت برات از اینا بخر قشنگم
بعدش ب یه بدبختی ماشین پیدا کردیم و طرف از این لاکچریا بود
بعدش منو رفیق تو ماشین کلی عکس و فیلم گرفتیم و رفیق بغلم میکرد
من اصلا از رضوان خوشم نمیاد اصلا دوس ندارم ببینمش
کاش نبود واینجوری نمیشد
بعدش رسیدیم و پیاده شدیم و رفیق رفت سوپرمارکت و بعدش ماشین گرفتن و رفتن منم چنددقیقه وایستادم و بابا اومد دنبالم بعد اونم رفتم خونه قضیه هارو واسه باباشون تعریف کردم و بعدش حاظر شدیم و رفتیم خونه دوست بابا که حلیم داشتن وقتی رسیدم خونه رفیق جان توتایم های مختلفی زنگ میزد و حرف میزدیم 
سری اول   بهم زنگ زد و نیم ساعتی حرف زدیم و خدافسی کرد
دوباره بعدش ساعت  دوازده شب زنگ زدو صحبت کردیم
ازهمه چیز برام میگفت از تموم کاراش
اهنگ میخوند برام
وقتی باهاش صحبت میکنم اونقد اروم میشم تموم دردامو فراموش میکنم
چ خوبه ک هستش چ خوبه ک همچین دوستی دارم
خدایا مرسی
وبعدش خوابیدم

بارون پاییزی

یه شب به یادموندنی

چقد امروز دلگیره .حس خفگی دارم

ک ,رفیق ,زنگ ,رفتیم ,زد ,ماشین ,شدیم و ,کردم و ,زنگ زد ,پیاده شدیم ,کردیم و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مفرد مونث بي مخاطب!